اهمیت یادداشت برداری و مرور کردن
یادداشت برداری و مرور کردن
مغزمون مثل آبکش است
این بحث را میخواهم با یک فرض شروع کنم، فرض کنید که میخواهید مقداری آب از چشمه بردارید وسیله ای که انتخاب میکنید تا آب را منتقل کنید ابکش است فکر میکنید نتیجه چیست؟
اقدام میکنید آب را منتقل کنید هر بار که آبکش را داخل آب می کنید یعد از اینکه چند قدم رفتید ظرفی که انتخاب کردید از آب خالی میشود و دوباره برمیگردید همان کار را تکرار میکنید ولی نتیجه ای نمیگیرید رفتار خیلی از ما زمانی که با یک مطلب آموزشی رو به رو میشویم همین است، زمانی که با یک مطلب آموزشی رو به رو میشویم یادداشت برداری نمیکنیم درست مثل این است که از دریای اطلاعات با آبکش شروع میکنیم به دریافت اطلاعات و مدام متوجه میشویم بعد از گذشت چند دقیقه یا چند ساعت چیزی به خاطر نداریم، زمانی که ساختار مغز را ندانیم قطعا به این مطلب آگاه نیستیم که مغز ما اطلاعات را تا مدت زمان کمی میتواند نگه دارد و زمانی که یک مطلب را میخوانیم یا ویدئویی را میبینیم یادداشت نمیکنیم فراموش میکنیم.
اما به این نکته بپردازیم که چرا فراموش میکنیم
برای درک بهتر این مطلب با نظریه منحنی فراموشی آشنا میشویم که اولین بار توسط دانشمند آلمانی به نام هرمان ابینگ هاوس مطرح شد و این نظریه در صنعت آموزش بسیار معروف است، ابینگ هاوس برای اینکه ظرفیت حافظه و ماندگاری اطلاعات را بسنجد روی خود آزمایشاتی را انجام داد و پژوهش او به این صورت بود که تعدادی کلمات بی معنی را به خاطر سپرد و متوجه شد ابتدا بعد از بیست دقیقه بخشی از اطلاعات فراموش میشود و بعد از گذشت ساعاتی از دریافت اطلاعات به فراموشی سپرده می شود و بعد دوباره آزمایش خود را تکرار کرد و بعد از به خاطر سپردن اطلاعات بلافاصله در فواصل زمانی اطلاعات را مرور و بازبینی کرد و بعد از هر بار مرور اطلاعات و یادآوری احتمال فراموشی بسیار کم میشود و به صفر می رسد، و متوجه شد فراموشی اطلاعات یک فرایند بسیار طبیعی برای مغز است و به این نتیجه رسید که ظرفیت حافظه ی ما کم است و مدام در حال فراموشی اطلاعات است، یعنی ذات مغز ما فراموشکار است.
یکم راجع به مغز بدونیم:
ما سه نوع حافظه داریم
- حافظه ی حسی
- حافظه ی کوتاه مدت
- حافظه ی بلند مدت
اطلاعات از طریق حافظه ی حسی دریافت میشود مغزمون اطلاعات را از طریق 5 عامل حسی یعنی “بینایی شنوایی، بویایی، چشایی، لامسه ” از محیط بیرون دریافت میکند و تنها راه ارتباطی ما با محیط بیرون همین پنج عامل است، این پنج عامل حسی از کار بیوفتد ارتباط ما نیز قطع میشود، اطلاعات زمانی که دریافت شد ابتدا به حافظه ی کوتاه مدت که حافظه ی واسطه ای است منتقل میشود اما به این نکته توجه کنید مغز ما مدام در حال دریافت اطلاعات از طریق آن پنج حس است برای اینکه این مطلب را درک کنید اجازه دهید یک مثال بزنم فرض کنید الان مطلبی را می خوانید و چیزی یاد میگیرید و این اطلاعات در لایه ی رویی مغز قرار میگیرد و بعد با گذر زمان از طریق ورودی های مختلف، مدام اطلاعات مختلف به مغز اضافه میشود و مسلما چون این اطلاعات جدید تر و تازه تر است در لایه ی رویی قرار میگیرد یعنی در همان ساعات ابتدایی اطلاعات در حال کمرنگ شدن و فراموشی است و دکتر ابینگ هاوس آزمایش خود را تکرار کرد با این تفاوت که بعد از به خاطر سپردن اطلاعات بلافاصله در فواصل زمانی مرور کرد و به این صورت احتمال فراموشی اطلاعات را بسیار کاهش داد و به این نتیجه رسید که تکرار و مرور بسیار مهمتر از یادگیری مطالب جدید است و درواقع مرور در رأس یادگیری قرار دارد بذارید یک مثال دیگر بزنم فرض کنید صد تا برگه دارید و برگه ها را به ترتیب بر اساس شماره روی هم قرار میدهید برگه شماره یک در ابتدا قرار میگیرد و برگه ی شماره دو روی برگه ی قبلی و برگه ی شماره سه روی برگه قبلی و هر بار که برگه جدیدتر دریافت میشود در بخش های رویی قرار میگیرد و جدیدتر است و برگه های زیرین قدیمی تر هستند، دقیقا مغز ما هم به همین صورت است هر اطلاعاتی که دریافت میکنیم هرچقدر که قدیمی تر باشد به بخش های پایین تر منتقل میشود چون هر لحظه از طریق پنج عامل حسی در حال دریافت اطلاعات مختلف از محیط هستیم، و اطلاعات جدید به بخش های رویی منتقل میشوند چون تازه دریافت شده اند، به این نکته توجه کنید که ما اطلاعات را یادداشت میکنیم تا بتوانیم به ان ها دسترسی داشته باشیم
اما چطوری در دام مغز گرفتار نشیم:
هرمان ابینگ هاوس چند توصیه برای جلوگیری از فراموشی اطلاعات کرد نکته ی اول اینکه فراموشی اطلاعات با توجه به کارکرد مغز که پیش تر با هم بررسی کردیم امری طبیعی است و بعد از اینکه اطلاعات را دریافت کردید بعد از مدت زمان کوتاهی اطلاعات به فراموشی سپرده میشه. نکته ی بعدی، حتما اطلاعات را یادداشت کنید نکته برداری یک اصل مهم است ما به این دلیل اطلاعات را نکته برداری میکنیم تا بتوانیم به آن اطلاعات دسترسی داشته باشیم و حتما باید در دستور کارتان قرار بگیرد، و توصیه ی بعدی ابینگ هاوس این است که مطالب را به سرعت در فواصل زمانی مرور کنید چون ابتدا مطالب آموخته شده وارد حافظه کوتاه مدت ما می شود و بعد از تکرار و مرور مداوم اطلاعات از حافظه ی کوتاه مدت به حافظه ی میان مدت و بعد به حافظه بلند مدت منتقل می شود و بعد با مرور اطلاعات تازه تر شده و به لایه ی رویی منتقل میشود پس مرور و تکرار مادر یادگیری است و هر اطلاعاتی که یادمان می آید در حافظه بلند مدت ما قرار دارد، هر اطلاعاتی که در حافظه کوتاه مدت است فراموش میشود و مهمترین اصل در یادگیری هرچیزی این است که زمانی که فایل اموزشی یا هر مطلب اموزشی را مطالعه می کنیم باید نکته برداری کنیم و بعد مدام مرور و تکرار کنیم تا به حافظه بلند مدت منتقل شود.