چهار سطح ارزیابی یک آموزش
من شخصی را میشناختم چندین سال پیش دانشجوی رشته¬ی پزشکی بود و در تهران درس میخواند و همسر و دو فرزندش در شهرستان زنذگی میکردند رضا برای تحصیل در رشته¬ای که همیشه دوست داشت در آن تحصیل کند به تهران آمده بود و پاره¬وقت کار می¬کرد و همسر و فرزندانش مشکل مالی نداشتند چون منزلشان در نزدیکی منزل پدرشان بود و خانواده¬اش از لحاظ مالی حمایت می¬کردند و شرایط به وقف مراد رضا بود چون رضا به یکی از آرزوهایش یعنی پزشک شدن در حال نزدیک شدن بود روزی همسرش از دلتنگی و دور بودن از صادق به تهران آمد و گفت من نمیتوانم تنها و دور از تو زندگی کنم من هم میخواهم با تو در تهران زندکی کنم رضا تلاش کرد تا همسرش را منصرف کند ولی او زیر بار نرفت چون هزینه¬های زندگی در تهران به همراه دو فرزندش بسیار آزار دهنده بود و خودش در یک خانه¬ی دانشجویی به همراه دو دوستش زندگی می¬کرد همسرش دو راه پیش پای او گذاشت یا از من جداشو یا من هم با تو در تهران می¬مانم بعد از کشمکش و دعوا رضا راضی شد خانه¬ای اجاره کند تا خانواده¬اش را به تهران بیاورد و متناسب با پولی که داشتند در مناطق پایین شهر تهران و اطراف تهران دنبال خانه گشتند و خانه¬هایی که با بودجه¬ی رضا یکسان بود از نظر او برای زندگی کردن مناسب نبود و از طرفی در مکان-هایی بود که میترسید همسر و فرزندانش را در آن تنها بگذارد و مدام با هم بحث و دعوا داشتند یک روز رضا برخلاف میل باطنی¬اش تصمیم گرفت درس را رها کند و به شهرستان برگردد و شبی که با همسرش در ماشین نشسته بود و در حال رفتن به ترمینال بودند دختری را در کنار خیابان دیدند که ناگهان خود را پرتاب کرد جلوی ماشین و در حال شیون و گریه¬زاری بود پدر مسن آن دختر در کنار خیابان افتاده بود نمی¬توانست نفس بکشد و دست و پایش یخ شده بود و رنگ صورتش پریده بود رضا به سرعت از ماشین پیاه شد و با مهارت¬هایی که آموخته بود فرایندهایی اولیه را روی آن فرد انجام داد و با اورژانس تماس گرفت و او را به بیمارستان منتقل کرد و نقش موثری در زنده ماندن آن فرد داشت. و بعد از اینکه آن فرد را به بیمارستان منتقل کردند رضا هم سوار ماشین شد تا به همراه همسرش به ترمینال برود ولی همسرش با این اتفاقی که آنشب افتاده بود نظرش تغییر کرد و به صادق گفت تو در این شهر بمان و من برمی¬گردم و این اتفاق باعث شد صادق به درس مورد علاقه¬ی خودش ادامه دهد و اما نکته¬ی مهم اینجاست صادق دانش را به مرحله¬ی تاثیرگذاری رساند.
ارزیابی آموزش چیست؟
در واقع هر فرد و سازمانی برای رشد نیاز به آموزش دارد تا بتواند در مسیر پیشرفت گام بردارد و ارزیابی به افراد و سازمان¬ها کمک می¬کند که بدانند در چه سطحی از مسیر خود هستند تا بتوانند با بازخورد گرفتن، تغییر مسیر و تغییر استراتژی در مسیر رشد حرکت کنند در واقع آموزش ارزش چندانی برای یک فرد و سازمان ندارد مگر اینکه باعث تغییر رفتار و عملکرد او شود و در واقع ارزیابی آموزش باعث می¬شود که متوجه شویم کدام نقطه و کدام سطح نیاز به توجه بیشتری دارد تا بتوانیم روی آن بخش بیشتر کار کنیم و راه¬های بهبود آن را پیدا کنیم.
مدل ارزش¬یابی کرک پاتریک
در این مقاله می¬خواهیم راجع به چهار سطح یادگیری صحبت کنم یکی پرکاربردترین و ارزشمند ترین مدل¬های ارزیابی مدل ارزیابی کرک پاتریک است که برای سنجش اثر بخشی آموزش¬ها استفاده می¬شود که اولین بار آقای کرک پاتریک این چهار سطح را مطرح کرد و در سال 1952 ارائه شد.
چهار سطح ارزیابی
سطوح ارزیابی از چهار سطح تشکیل شده به ترتیب میخواهیم این چهار گام را با هم بررسی کنیم در واقع ارزیابی برنامه آموزشی به ما اطلاع میدهد که آیا برنامه¬ی آموزشی توانسته است به اهداف و مقاصد آن برنامه پاسخ دهد یا خیر.
سطح اول
رضایت
سطح اول رضایت ما از آن موضوع است یعنی زمانی که در یک کلاس آموزشی شرکت می¬کنیم از کلاس و تدریس و مطالبی که ارائه می¬شود و ……رضایت داشته باشیم و این رضایت به نوعی علاقه و اشتیاق ما را افزایش می¬دهد در داستانی که برایتان گفتم رضا علاقه¬ی بسیار زیادی به این موضوع داشت که رضایت آن را به همرا داشت که حاضر نبود به هیچ وجه آن را رها کند این سطح اول ارزیابی است.
شما فرض کنید در یک کلاس یا دوره شرکت می¬کنیم بعد از پایان کلاس میزان رضایتی که از اجرا و تدریس و مواردی که گفته شد دارید رضایت اخر کلاس است و خب این مورد در حالت¬های مختلف می-تواند به شکل¬های مختلف ظاهر شود مثلا در داستان خودمان رضا میزان علاقه¬ی که به آن رشته و در ادامه شغل خود داشت در نتیجه میزان رضایت او از آن رشته و مواردی که اموزش داده میشد بیشتر میشود
در واقع سطع اول واکنش شرکت کنندگان به دوره¬ی آموزشی مدرس و امکانات و …… را مشخص میکند.
سطح دوم
یادگیری
در این سطح میزان یادگیریمان را مشخص می¬کند در اینجا یادکیری به این معنی است زمانی که در یک کلاس شرکت می¬کنیم چه چیزی از آن کلاس و دوره¬ی آموزشی استخراج می¬کنیم آیا میتوانیم نکات اصلی و مهم و در واقع هسته¬ی اصلی آن محتوا را دریافت کنیم یا خیر.
در واقع سطح دوم میزان مطالب تکنیک¬ها و الگوهایی که به آن¬ها آموزش داده شده است را مشخص می¬کند
سطح سوم
تغییر رفتار
گام سوم تغییر رفتارمان است چیزهایی که یاد گرفتیم و دانسته¬هایمان را باید به مرحله¬ی اجرا بگذارید مثلا کتاب مدیریت خشم میخوانیم باید بتوانیم که خشم خودمان را در شرایط مختلف مدیریت کنیم مثلا در داستانی که برایتان گفتم رضا با مواردی که در رشته¬ی خود در دانشگاه آموخته بود یاد گرفت و توانست در شرایطش آن را پیاده کند و جان آن پیرمرد را نجات دهد.
سطح آخر
تاثیرگذاری
زمانی که شما رفتارتان تغییر میکند دانسته¬های شما متناسب با رفتارتان تغییر میکند گام آخر ظاهر می-شود و رفتارتان روی دیگران تاثیر میکذارد زمانی که آموزش¬ها در رفتار ما ظاهر می¬شود دیگران شروع می¬کنند به یاد گرفتن از ما مثل اتفاقی که در داستان افتاد رضا آن اموزش¬ها را پیاده¬سازی کرد و روی رفتار همسرش تاثیر گذاشت و باعث شد نظرش تغییر کند.
و این چهار سطح یادگیری چهار عامل مهم در سیستم آموزشی است که در واقع سیستم آموزشی ما تنها درگیر عامل اول است یعنی تمرکزشان را گذاشته¬اند روی سطح اول یعنی رضایت مخاطب از آموزش و در واقع نکته¬ی اصلی که وجود دارد این است که ما یاد نگرفته¬ایم که چطور مطالب آموزشی را به یک رفتار در خودمان تبدیل کنیم و شاید بهتر است مطلب را به این صورت بیان کنم که بلد نیستیم این کار را انجام دهیم و در واقع این چهار سطح کمک می¬کند که بدانیم در کدام سطح قرار گرفته¬ایم.
دیدگاهتان را بنویسید