آیا تغییر ساختار مغز ممکن است؟
خمیر بازی بودن مغز
خمیربازی را به هر شکلی میتوانیم دربیاوریم میتوانیم با آن ماشین درست کنیم و دوباره آن را بهم بریزیم و با همان آدمک درست کنیم، خانه درست کنیم ومدام میتوانیم آن را به هر شکلی دربیاوریم و خرابش کنیم و دوباره چیز جدیدی بسازیم مغز ما هم دقیقا مشابه این خاصیت را دارد و این تغییر در اجزای سازنده ی مغز ما اتفاق می افتد یعنی سلول های عصبی، سلول های مغز ما که به آن نورون گفته میشود هم دقیقا مشابه همین خاصیت را دارند یعنی هر لحظه میتوانند هر رفتاری را یاد بگیرند یا هر رفتاری را حذف کند و دیگر انجامش ندهند و اگر کمی تحمل کنید جلوتر بهتان توضیح میدهم و این خاصیتی است که خدوند به ما عطا کرده است و چقدر خوب است ما ساختار مغز را بلد باشیم و بدانیم مغز ما هر چیزی را چطور یاد میگیرد و خودمان آگاهانه رفتارهایمان را را تغییر بدهیم یعنی اگر یک رفتار بدی از خودمان بروز میدهیم آن رفتار را از جعبه ابزار رفتارهایمان حذف کنیم یا مهارت هایی که در زندگی برای ما لازم است را یاد بگیریم مثلا یاد بگیریم چطور صحبت کنیم، چطور ارتباط برقرار کنیم، اگر زیاد با کتاب سرو کار داریم مثلا کنکوری هستیم یا دانشجو هستیم باید یاد بگیریم چطور سریع مطالعه کنیم تا بتوانیم رشد کنیم و با استفاده از این خاصیت میتوانیم در مسیر رشدمان پیشرفتمان و زندگی بهترمان گام برداریم وقتی در یک محیطی قرار بگیرید و یک رفتاری را مدام مشاهده کنید و مغز ما آن رفتار را یاد میگیرد و چون فکر میکند ممکن است به این رفتار نیاز داشته باشد و با انجام آن، آن رفتار را به عنوان الگو یاد میگیرد تا از مصرف انرژی جلوگیری کند.
خمیر بازی بودن مغز چیست؟
اصلا ما با این مفاهیم سخت و اسامی سخت کاری نداریم فقط میخواهیم متوجه شویم که علمی وجود دارد که اثبات کرده است مغز میتواند تغییر شکل پیدا کند و این تغیر شکل پیدا کردن مغز یعنی تغییر در مسیر عصبی یک رفتار یا یک کار ، پس زمانی که بین نورون ها یک مسیر عصبی شکل میگیرد علمی که این موضوع را اثبات میکند نوروپلاستیسیتی است که از اصطلاح خمیر بازی بودن استفاده کردیم به این معنی که مدام در حالت تغییر است.
سه گام برای تغییر ساختار مغز
سه حالت وجود دارد که مدام بر اساس آن مغز ما در حال تغییر ساختار خود است:
- یا رفتاری را براساس تجربه یاد میگیریم ( یعنی تجربه به من ثابت کرده است که مثلا فلان کار را نباید انجام دهم
- یا رفتاری را در محیطی قرار میگیریم و مدام اطرافیانمان آن رفتار را انجام میدهند و ما به صورت مداوم در معرض آن رفتارها هستیم( به طور مثال ما در محیطی زندگی میکنیم که همه ی اطرافیان ما زمانی که کوچکترین اتفاقی می افتد به جای اینکه با ملایمت آن را حل کنند سریعا عصبانی میشوند و از کوره در میروند، چون در این محیط هستیم مغز ما تحت تاثیر آن محیط و رفتار قرار میگیرد و آن را یاد میگیرد و این جمله ی جیم ران ( مربی موفقیت ) هم از این خاصیت مغز پیروی میکند، جیم ران میگوید: ما تحت تاثیر پنج نفری هستیم که اطرافمان زندگی میکنتد اگر میخواهیم انسان موفقی شویم باید وقتمان را با انسان های موفقی بگذرانیم.
- یا مستقیما و آگاهانه خودمان انتخاب میکینم که میخواهیم این رفتار یا مهارت را یاد بگیریم.
تغییر مغز با قرارگیری در شرایط مختلف
مغز ما بر اساس این سه موردی که ذکر کردم مدام در حال تغییر است بگذارید یک مثال برایتان بزنم حدود چند سال پیش من عادت خواب خیلی بدی داشتم شب ها دیر میخوابیم و تا دیروقت بیدار بودم و صبح ها هم قبل از ساعت ده صبح از خواب بلند نمیشدم و بعد از این که شرایط کاری من تغییر کرد مجبور بودم برای اینکه صبح ها زود از خواب بیدار شوم شب ها زود بخوابم کمی سخت بود ولی مجبور بودم چون باید صبح زود به محل کار میرفتم و بعد از مدتی به این نوع روند عادت کردم اگر دقت کنید متناسب با شرایط مدل رفتار من تغییر کرد و در واقع در مورد آن کار یا رفتار ساختار مغز من تغییر کرد.
بیاییم برگردیم به زمان گذشته حدود چند میلیون سال پیش زمانی که اجدادمان در غارها زندگی میکردند آنزمان مثل حالا کارخانه ی کنسرو سازی و تولیدات غذایی و آشپزخانه ای نبود افراد برای اینکه گرسنه نمانند و از گرسنگی نمیرند باید به شکار میرفتند و هر چقدر که به جلو می آییم یعنی زمان حال، که ما در حال زندگی هستیم دیگر افراد برای برطرف کردن نیاز غذایی خود به شکار نمی روند شاید گاهی اوقات این کار را انجام دهند ولی به صورت تفریحی این کار را انجام میدهند و این سیستم متناسب به شرایط زندگی ماست که مغز ما خود را با آن سازگار کرده است و این خاصیت انعطاف پذیر بودن یا خاصیت خمیر بازی بودن مغز است حالا سوال من از شما این است که آیا دوست دارید برای مغزتان یک سری فعالیت ها تعریف بشود و یا دوست دارید هر کاری را که می خواهید متناسب با شرایط و موقعیت خود یاد بگیرید.